هزاران اسب سپید

به سنگ ساحل مغرب شکست زورق مهر،

پرندگان هراسان، به پرس و جورفتند .

هزار نیزه زرین به قلب آب شکست .

فضای دریا یکسره به خون و شعله نشست .

به ماهیان خبر غرق آفتاب رسید .

نفس زنان به تماشای حال او رفتند !

ز ره درآمد باد،

به هم بر آمد موج،

درون دریا آشفت ناگهان، گفتی

هزاران اسب سپید از هزار سوی افق،

رها شدند و چو باد از هزار سو رفتند !

***

نه تخته پاره زرین، که جان شیرین بود؛

در آن هیاهوی هول آفرین رها بر آب !

هزار روح پریشان به هر تلاطم موج،

بر آمدند و به گرداب فرو رفتند !

***

لهیب سرخ به جنگل گرفت و جاری شد .

نواگران چمن از نوا فرو ماندند .

شب آفرینان بر شهر سایه افکندند .

سحر پرستان، فریاد در گلو، رفتند

نظرات 1 + ارسال نظر
MyTheme یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 17:29 http://www.mytheme.ir

سلام دوست عزیز
شما هم می توانید در جشنواره یک سالگی سایت قالب من شرکت کنید (تنها تا 15 مهرماه 89 فرصت دارید)
در ازای انجام هر سفارش طراحی قالب وبلاگ و وب سایت می توانید از مزایای زیادی بهره مند شوید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد