تولد عزیزم

امروز روز تولد عزیزترین با وفاترین و بهترینم .

  زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود
با بنفشه ها نشسته ام
سالهای سال
صیحهای زود
در کنار چشمه سحر
سر نهاده روی شانه های یکدگر
 گیسوان خیس شان به دست باد
چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم
رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم
می ترواد از سکوت دلپذیرشان
بهترین ترانه
بهترین سرود
مخمل نگاه این بنفشه ها
می برد مرا سبک تر از نسیم
از بنفشه زار باغچه
تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم
زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود
با همان سکوت شرمگین
با همان ترانه ها و عطرها
بهترین هر چه بود و هست
بهترین هر چه هست و بود
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترین بهشت ها گذشته ام
من به بهترین بهار ها رسیده ام
ای غم تو همزبان بهترین دقایق حیات من
لحظه های هستی من از تو پر شده ست
آه
در تمام روز
در تمام شب
در تمام هفته
در تمام ماه
در فضای خانه کوچه راه
در هوا زمین درخت سبزه آب
در خطوط درهم کتاب
در دیار نیلگون خواب
ای جدایی تو بهترین بهانه گریستن
بی تو من به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام
ای نوازش تو بهترین امید زیستن
در کنار تو
من ز اوج لذتی نگفتنی گذشته ام
 در بنفشه زار چشم تو
برگهای زرد و نیلی و بنفش
عطرهای سبز و آبی و کبود
نغمه های ناشنیده ساز می کنند
بهتر از تمام نغمه ها و سازها
روی مخمل لطیف گونه هات
غنچه های رنگ رنگ ناز
برگهای تازه تازه باز می کنند
بهتر از تمام رنگ ها و رازها
خوب خوب نازنین من
نام تو مرا همیشه مست می کند
بهتر از شراب
بهتر از تمام شعرهای ناب
نام تو اگر چه بهترین سرود زندگی است
من ترا به خلوت خدایی خیال خود
بهترین بهترین من خطاب میکنم
بهترین بهترین من

Nice note

 
What if.......چی میشد اگه.......؟
God couldn't take the time to Bless us today because we could not take the time to thank Him yesterday

خداوند نمیتونست امروزوقتی رو برای عطاکردن نعمت به ما اختصاص بده چون ما دیروز زمانی را برای تشکر کردن ازاو اختصاص ندادیم.

What if........چی میشد اگه.......؟
God decided to stop leading us tomorrow because we didn't follow Him today...
خدا تصمیم میگرفت فردا ما رو راهنمایی نکنه چون ما امروز از او پیروی نکردیم.

What if.......چی میشد اگه.......؟
God didn't walk with us today because we failed to recognize it as His day...
خداوند امروز همراهیمون نمیکرد چون ما از درک و توجه به این موضوع که امروز (مثل همه ی روزها)مال اونه کوتاهی میکردیم.

What if.......چی میشد اگه.......؟
We never saw another flower bloom because we grumbled when God sent the rain...
شکوفایی هیچ گلی رو نمیدیدیم چون وقتی خدا بارونو فرستاد ما گله کردیم.

What if........چی میشد اگه.......؟
God stopped loving and caring for us because we failed to love and care for others...
خداوند از دوست داشتن و اهمیت دادن به ما صرفنظر میکرد چون ما درمورد دوست داشتن و توجه کردن به دیگران کوتاهی کردیم.

What if........چی میشد اگه.......؟
God took away the Qoran tomorrow, because we would not read it today...
خداوند قرآن رو از ما میگرفت چون ما امروز نخوندیمش.

What if.......چی میشد اگه.......؟
God took away his message because we failed to listen to His messenger...
خدا پیامهاشو ازمون میگرفت چون ما از گوش دادن به پیامبراش غافل شدیم.

What if........ چی میشد اگه.......؟
God met our needs the way we give Him our lives...
خداوند نیازهای ما رو به همون روشی برآورده میکرد که ما زندگیمونو بهش تسلیم میکنیم.


What if........چی میشد اگه.......؟
God answered our prayers the way we answer His call to service...
خدا همونطوری به دعاهامون جواب میداد که ما به وظایفی که ازمون خواسته انجام میدیم.

What if........چی میشد اگه.......؟
The door to the mosque was closed because we did not open the door of our hearts...
در مسجد بسته میشد چون ما در قلبهامونو باز نکردیم.

What if.......چی میشد اگه.......؟
God would not hear us today because we would not listen to Him yesterday...
خدا امروز صدای ما رو نمیشنید چون ما دیروز صداشو نشنیدیم.

But God is much more greater & kinder than we think

اما خداوند مهربانتر و بزرگتر از آن چیزیست که ما فکر میکنیم

بوسه و آتش

در همه عالم کسی به یاد ندارد

نغمه سرایی که یک ترانه بخواند

تنها با یک ترانه در همه ی عمر

نامش اینگونه جاودانه بماند

***

صبح که در شهر، آن ترانه درخشید

نرمی مهتاب داشت، گرمی خورشید

بانگ: هزار‌آفرین! زهرجا بر شد

شور و سروری به جان مردم بخشید

***

نغمه، پیامی ز عشق بود و ز پیکار

مشعل شب های رهروان فداکار

شعله بر افروختن به قله کهسار

بوسه به یاران، امید و وعده به دیدار

***

خلق، به بانگ "مرا ببوس" تو برخاست!

شهر، به ساز "مرا ببوس" تو رقصید!

هرکس به هرکس رسید نام تو را پرسید

هر که دلی داشت، بوسه داد و ببوسید!

***

یاد تو، در خاطرم همیشه شکفته ست

کودک من، با "مرا ببوس" تو خفته ست

ملت من، با "مرا ببوس" تو بیدار

خاطره ها در ترانه ی تو نهفته ست

***

روی تو را بوسه داده ایم، چه بسیار

خاک تو را بوسه می دهیم، دگر بار

ما همگی " سوی سرنوشت"  روانیم

زود رسیدی! برو، "خدا نگهدار"

***

"هاله" ی مهر است این ترانه، بدانید

بانگ اراده ست این ترانه، بخوانید

بوسه ی او را به چهره ها بنشانید

آتش او را به قله ها برسانید